رهارها، تا این لحظه: 11 سال و 2 ماه و 8 روز سن داره

زندگی مامان وبابا

اندراحوالات دخترکم در 15 ماهگی

1393/4/2 17:26
نویسنده : مامان یاسمن
547 بازدید
اشتراک گذاری

چقدررررر خوبه که هستی باور کن هرروزم قشنگتر از دیروزمه با وجوده تو

هیچ لحظه و هیچ روزیم تکراری نیست هرروز بزرگتر میشی و بابزرگتر شدنت هم رفتارات و هم چهرت عوض میشه

صبحها وقتی زودتر از تو بیدار میشم همش نگات میکنمو خداروشکر میکنم بخاطره بودنت ...

جدیدا هم بهم میگی مامانم و من ذوق مرگ میشم وقتی اینجوری صدام میکنی

روزایی که خونه هستم انقدر بازی میکنیم باهم که من آخرش خسته میشم ولی تو هررررگز...

خیلی پرانرژی هستی و خستگی ناپذیررر

عاشق پارک و تاب بازی ای توی خونه یه تاب داری و همش میگی سوارت کنمو تابت بدم خیلی دوست داری تاب بازیو

به تاب هم میگی باب

شعر تاب تاب عباسیم میگی بااااب باااب با باب باااب

جمله هایی که یاد گرفتی و میگی :

بابا:بابایی

مامان:مامااانم،مامایی

دایی :دایی

مامان جون :مامانی

عمو:ممو

عزیز:عجیج

آقا جون :قاقا

توپ:دوب

آب:با

نون:نون

غذا:ما

تاب:باب

جوجو:دودو

الو:ایو

نی نی :نی نی

ناز:نااا

بریم:بییم

کیه:هیه

چیه:جیه

اینو:اییینو

برو:بیو

بیا :بی آ

وقتی زنگ در و میزنن یا تلفنامون زنگ میخوره میگی هیه ؟

یه چند تا عکس از بازی کردنات تو یروز گرفتم که برات میزارم

صدای کامیون میاد و ترسیدی

الان مثلا شیکمتو دادی جلو

بهت میگم بسه دیگه بیا بریم باهام بای بای میکنی میگی بیو

خودتو واسم لوووس میکنی

جوووووونم محبت

 

 

پسندها (2)

نظرات (5)

مامان ریحانه
3 تیر 93 9:33
وااااای چقدر نازه هم حرفاش و هم عکساش ماشالله بزرگتر شده بووووووووووووووس برای رها و مامانش با هم تقسیم کنید
مامان یاسمن
پاسخ
مرسی از شما
مامان علی
3 تیر 93 17:04
وای کاش الان اونجا بودم بخورمش .چه نازهاون خرس بزرگه رو هنوز داری چه خوب. بعد مامانش حالا رها باهاش بازی میکنه
مامان یاسمن
پاسخ
آره یادته اینو ،هنوز دارمش رها ازش میترسید اولا ولی الان دوسش داره
خاله فرزانه
4 تیر 93 12:10
ماشالا ماشالا دلم براش تنگ شد خدا حفظش کنه یاسمن جون اگه بدونی خوندن کلمات رها از طرف من چه بامزه شده بود انگار داشتم یه زبون جدید رو میخوندم
مامان یاسمن
پاسخ
آره دیگه فقط خودم میفهمم چی میگه
مامان صالح
15 تیر 93 16:21
سلام یاسمن جان .خوبی رها جون خوبه .خوشحالم که بعد چند وقت پست جدید و عکسهای جدید گذاشتی . البته من الان شرایطم مساعد بود و تونستم پای کامپیوتر بشینم و همه ی پستهایی رو که نخونده بودم رو بخونم و عکسهای جدیدت رو هم ببینم . خوشحال شدم از خوشحالیتون و اینکه سر یه کاری میری که با شادی توامه. الهی که همیشه سرحال و سلامت و پر از شور و نشاط باشی و در کنار همسرو دختر گلت خوشبخت و سعادتمند .
مامان یاسمن
پاسخ
سلااام به بهترین مامانه دنیا ،نمیدونین چقدرررر خوشحال میشم وقتی میبینم بهمون سرمیزنین خوشحالم که روبراهین صالح عزیزمرو ببووووس خیلی دوستون داااارم
خاله فرزانه
17 تیر 93 12:51
سلام یاسمن جون چند تا سوال از خدمتتون داشتم وبلاگتون تعطیل شده آیا؟ وبلاگ جدید جای دیگه ای زدین آیا؟ دخملیتون کار جدید نداشته آیا؟ چرا نیستید خوووووووووو؟
مامان یاسمن
پاسخ
شیطونی نکن انقدررر میام دیگه