رهارها، تا این لحظه: 11 سال و 2 ماه و 8 روز سن داره

زندگی مامان وبابا

خونه مامان شهناز

1393/5/5 18:29
نویسنده : مامان یاسمن
852 بازدید
اشتراک گذاری

یکی از روزهایی که بردمت خونه مامان شهناز به حدی هوا گرم بود که تصمیم گرفتم نرم مغازه اونروز دایی علی ام خونه بود و کلی باهم بازی کردیم ...

از همه جالب تر این بود که مامان شهنازینا عکس حضرت ابوالفضل و توی خونشون روی دیوار زدن و تو بدون اینکه ما بهت یاد بدیم به عکس اشاره میکنی و میگی آقا بعدم کلی خواهش و تمنا که بیاریمش پایین و محکم بغلش میکنی و بوسش میکنی ...

اینم بازیهای تو و دایی علی

اینجا دایی گازت گرفته به من میگی بیا بوس (ینی دستتو بوس کنم )

میری قایم میشی پشت پرده تا پیدات نکنیم کوچکترین صدایی ازت در نمیاد

 

 

پسندها (4)

نظرات (5)

خاله فرزانه
6 مرداد 93 17:03
ماشالا دخملیتون چقدر ناز شدن اسپند براش دود کن
مامان یاسمن
پاسخ
چششششششم دختردایی مهربووووونم
مامان مهدیس
7 مرداد 93 0:28
آفرین به تو دختر بااااهوش و دوست داشتنی
مامان سارینا جوووون
7 مرداد 93 13:04
دایی جووونش گازش نگیر البته حق داری آدم دلش میخواد گازش بگیره این بلا رو
مامان راحله
7 مرداد 93 19:13
ای علی نامرد رها گریه میکنه تومیخندی یاسمن به بچش تلافی کن اگه دلت اومدچه بامزه قایم شده بااون دندونای خرگوشیش نازیییییی
مامان یاسمن
پاسخ
تو دعا کن من عمه شم تلافی پیشکش مرسی دخترخاله مهربووووونم بوووووس
مامان ریحانه
13 مرداد 93 10:46
قربونش بشم چه بوسی میکنه واقعا داییش حق داره که گازش بکنه